چون حالت آینگی دارد. علت آینگی شعر او در انواع مختلف حالات انسان ایرانی و هر که فارسی بداند در هر جای این کره این است که فرم و پیام را با هم دارد.
شعر او تنها مسئلهی فرم نیست. او فرم را و صورت را در بهترین و عالیترین شکل ممکن عرضه کرد. از آن طرف هم او در روی دیگر سکه و در حوزهای که قلمرو پیام است بالاترین نیازهای روحی انسان را در خود منعکس کرده است.
عاشق شو ار نه روزی کار جهان سرآید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی
بر روی کرهی زمین و در تاریخ بشر همچه حرفی را هیچ کس به این زیبایی نزده است.
محمدرضا شفیعی کدکنی.
موضوعات مرتبط: عرفان
برچسبها: عرفان , مولانا
امروز 27 آذر ماه "روز عُرُس" است. سالروز وفات مولانا جلال الدین محمد بلخی. مولانا زندگی معنوی پر فراز و نشیبی داشت و در طی سالها از یک فقیه عابد و به قول خودش سجاده نشین به عارفی اهل سماع و رقص تبدیل شد.
زاهد بودم ترانه گویم کردی
سرحلقهی بزم و باده جویم کردی
سجاده نشین با وقاری بودم
بازیچهی کودکان کویم کردی
در نتیجه این تحولات او از دانشمندی اهل نظر به عارفی اهل دل تغییر یافت و شور و شیدایی خود را در آثارش برای آیندگان به جای گذارد. در دنیای امروز هم اندیشههای مولانا گسترش یافته و مورد استقبال هنردوستان و اندیشهورزان قرار گرفته است.
مولانا 740 سال پیش، در چنین روزی، رخت خود را از ورطهی این دنیا بیرون کشید و به ابدیت پیوست. امروز را از آن جهت روز عرس نامیده اند، که او روز مرگش را روز عروسی و وصال خود میدانست.
مرگ ما هست عروسی ابد
سر آن چیست هو الله احد
مولانا هنگامی که در بستر بیماری لحظات آخر عمرش را میگذارند، غزلی خطاب به فرزندش سروده است. گویی در این لحظات پسرش آشفته بوده و تلاش میکرده است پدر را از درد برهد و او را از مرگ نجات دهد. در این ابیات مولانا به پسرش دلداری میدهد و خود را رهسپار کوی عشق میداند. گویی آنجا کسی یا پیری در انتظارش است و خود مطمئن است که با دستانی پر از عشق این راه را طی خواهد کرد و به این طریق اژدهای راه مخوفی که در پیش دارد رام و تحت ارادهی اوست. مطلع شعر چنین است:
رو سر بنه به بالین، تنها مرا رها کن
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن...
موضوعات مرتبط: عرفان
برچسبها: عرفان , مولانا , روز عرس
تاریخچه
نخستین بار در شاهنامه به سماع به معنی پرستش با وجد بر میخوریم که توسط خسرو کیانی انجام گرفت که پنج هفته به سماع پرداخت. چنین پنج هفته خروشان به پای همی بود بر پیش گیهان خدای و این راه و شیوه که خواندن و ستایش خداوند در حالت خوشی و مستی در فرهنگ اسلامی نیست بلکه از فرهنگ نخستین آریاییان است و همچنین در فرهنگ یهود نیز یافت میشود که داوود خدا را با نوای چنگ ستایش میکرد.
مسلم است که سماع و رقص مذهبی برای خداوند، ریشه در تاریخ کهن دارد. در آیاتی از تورات به سماع داوود نبی اشاره شدهاست که "به حضور خداوند جست و خیز و رقص میکرد." همچنین در انجیل نیز به رقص و سماع حضرت مریم بر روی پلکان مذبح اشاره شدهاست.
اما پس از اسلام و تا سال ۲۴۵ هجری اثری از سماع در مراسم مسلمانان به چشم نمیخورد. در این سال ذوالنون مصری اجازه تشکیل اولین مجلس قوالی و سماع را به شاگردان خود داد. اندکی بعد و در سال ۲۵۳ نخستین حلقه سماع را علی نتوخی در بغداد به پا کرد.
موضوعات مرتبط: عرفان
برچسبها: سماع , مولانا
ادامه مطلب
معنی واژه سماع چیست؟
برای بیان این حرکات عرفانی دو واژه با معنای متفاوت اما با نوشتاری مشابه وجود دارد: اول خود واژه سماع به معنی شنیدن و آوایی گوش نواز است و دوم واژه سماء به معنی آسمان است (سماء یک واژه اوستایی است) که هردو، موافقان و مخالفانی دارند.
واژه اول به این جهت گفته میشود که این حالت خلسهی روحی از طریق "شنیدن" آوایی خوش و روحانی رخ میدهد و واژهی دوم از این جهت گفته میشود که صوفیان در حال حرکت رو به آسمان میکنند و به اصطلاح گنج معنوی خود را از آسمان دریافت میکنند.
مراحل رقص سماع
موضوعات مرتبط: عرفان
برچسبها: مولانا , سماع
ادامه مطلب
سماع به نوعی از رقص صوفیه شامل چرخش بدن همراه با حالت خلسه برای اهداف معنوی گفته میشود. به عبارت دیگر سماع از به حرکت درآمدن گروه شیفتگان تحت تأثیر آوای دف و نی و تنبور و شعرهای آهنگین است.
سماع پیشینهی کهن تاریخی داشته و پس از اسلام موافقان و مخالفانی نیز پیدا نمودهاست. به درستی آشکار نیست که تشکیل مجالس سماع از چه زمانی آغاز شد. با این حال میدانیم که سماع سابقهی مذهبی غیر اسلامی داشته و در زمانهای دور در پرستشگاههای مذهبی به کار میرفتهاست.
در صدر اسلام، سماع بدان صورت که در مجالس صوفیه بود، وجود نداشت. در سال ۲۴۵ ق صوفیان در جامع بغداد از ذوالنون مصری اجازه سماع را گرفتند، با این همه، نخستین حلقه سماع در ۲۵۳ ق در بغداد بر پا شد.
سماع مولانا
همانطور که گفته شد این حالت و حرکات عرفانی به دوران آریایی ها در ایران باز می گردد، اما چیزی که واضح و نمایان است این موضوع است که همه ی ما عبارت آشنای رقص سماع را به مولانا نسبت می دهیم و آن را با مولانا عجین می دانیم.
موضوعات مرتبط: عرفان
برچسبها: مولانا , سماع
ادامه مطلب
آهنگ: آسمان عشق (چنان مستم من امشب)
شعر: مولانا
خواننده: استاد شجریان
چنان مستم، چنان مستم، چنان مستم من امشب
که از چنبر، برون جستم، برون جستم من امشب
چنان چیزی، چنان چیزی که در خاطر نیاید...
چنان مستم، چنان مستم من امشت...
موضوعات مرتبط: شعر، ترانه، تصنیف
برچسبها: شعر , مولانا , شجریان
ادامه مطلب
حیلت رها كن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو
هم خویش را بیگانه كن هم خانه را ویرانه كن
وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو
رو سینه را چون سینهها هفت آب شو از كینهها
وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو
باید كه جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
گر سوی مستان میروی مستانه شو مستانه شو
موضوعات مرتبط: شعر، ترانه، تصنیف
برچسبها: شعر , مولانا
ادامه مطلب