چند سالی بود که به جای سبزهی عید، نارنج میکاشتم. داستان از اینجا شروع شد که پیامی از معلم کلاس اول دخترم دریافت کردم. مضمونش این بود که به جای سبزه، نارنج یا دانهی میوههای دیگه بکاریم.
ایدهی جالبی به نظر میومد. تا حالا گلکاری نکرده بودم. علاقه هم نداشتم. کنجکاو هم نشده بودم. اما این پیام بهم تلنگر زد که کاشت نارنج رو امتحان کنم. همین تلنگر علاقهی کاشت رو در من ایجاد کرد.
با کمک گوگل، مادر اطلاعات، تونستم نحوهی کاشت نارنج رو یاد بگیرم. بعد از اینکه هستههای نارنج را دو سه روز تو آب خیس کردم، پوستهی رویی رو با دقت جدا کردم. کف گلدونی سنگ گذاشتم، بعد خاک ریختم و هستهها رو با دقت کنار هم چیدم، روی اونها رو سنگهای سبک و ریز گذاشتم، خاک نرم و آب. بعد هم تو پلاستیک گذاشتم و مرتب آب میدادم و هر روز منتظر میموندم تا جوانهای تازه از دل سنگ و خاک بزنه بیرون.
با هر بار جوانه زدن انگار من بودم که تازه میشدم، سبز میشدم، رشد میکردم. برای عید دو سه تا گلدون تازه و زیبا و البته خوشبو داشتم که طی سال نارنجها رو به گلدون بزرگتری منتقل میکردم یا به دوستی، آشنایی هدیه میکردم.
چند سال همین کارو کردم. اما امسال فراموش کردم. بله. فراموش کردم که سبزهی عید بکارم. سبزهی عید بین مشغلهها و روزمرگی و سفر و کار گم شد. به همین راحتی رویش یک گیاه سبز و زیبا متوقف شد!
یک هفته مونده به عید بود که یادم افتاد امسال، سفرهی هفت سین یک سین کم داره و سبزه نداریم. به مادر اطلاعات مراجعه کردم. دنبال سبزهای بودم که یه هفتهای سبز بشه. دستور کاشت خاکشیر رو داد.
یک روز خاکشیر رو خیس کردم. یه شیشه که قبلا توش پتوس گذاشته بودم تا ریشه کنه رو برداشتم. دور تا دورش پارچه توری پیچیدم. خاکشیرهای لزج رو با اشتیاق دورش مالیدم. خوشحال از اینکه اینها زود درمیان و جوانه میزنن.
روزی دوبار با آبپاش آب دادم و قربون صدقه شون رفتم که زود جوانه بزنن، اما هیچ اتفاقی نیفتاد. سبز نشد و خاکشیرها همونجور که روز اول به شیشه چسبیده بودن، چسبیده موندن؛ بدون اینکه سبز شن یا تلاش کنن برای سبز شدن.
امسال که یه سین هفت سین کمه، تصمیم گرفتم کاکتوس رو به جای سبزه تو سفره هفت سین بذارم. چه اشکالی داره؟! مگه سهراب نگفت: "گل شبدر چه کم از لالهی قرمز دارد؟!" اون سالها هم به جای گندم و عدس و ماش، نارنج کاشتم، نه تنها سبزه رو طبق رسوم همیشگی دور ننداختم، بلکه گلدونها رو نگه داشتم و هدیه دادم. حالا امسال به جای نارنج کاکتوس کنار سینها میشینه، شاید معذب باشه، اما عادت میکنه.
به سینهای سفره یادآوری میکنم که کاکتوس نماد مقاومت در برابر بی آبیه. نماد استقامت و بردباری. گیاهیه موندگار. حتی میگن انرژی منفی رو جذب میکنه.
شاید خاکشیر سبز نشد تا کاکتوس جایگزینش بشه.
امسال سفرهی هفت سین ما سبزهای که نماد سرسبزی باشه رو نداره، اما به جاش کاکتوسی داره که میگن نماد عشق و خوششانسیه.
"سمیه تاج الدین"
📚#جستارنویسی
✍️#سمیه_تاج_الدین
🌸
@negahebahar
موضوعات مرتبط: یادداشت های روزانه
برچسبها: یادداشت های روزانه , سمیه تاج الدین