امروز میخوام درباره "غلبه بر خشم" چند دقیقهای صحبت کنم. انسان اولیه که هیچ پناهگاهی نداشت و در طبیعت، درون غارها میزیست، برای دفاع از خود در برابر حیوانات وحشی خشم را تجربه کرده بود و دفاع را مانند جانوران دیگر آموخته بود.
این موجود تا قبل از ظهور حضرت آدم جزء انسان نما و شبه انسانها بود که روح ملکوتی در او دمیده نشده بود. بعد از ظهور حضرت آدم که تمام خصوصیات خوب آدمی در او دمیده شد، در حقیقت همان اسماء و نفخهای از روح باعث گردید که تمام صفات خوب خداوندی در آن حضرت متجلی گردد و به وی تذکر داده شده بود که مبادا تحت تأثیر شیطان قرار گیرد،
چون انسان تمام صفات بد از جمله صفات غیر انسانی را در خود داشت. صفات خوب انسانی که در جلسهای جداگانه به آن میپردازم، صفاتی هستند که همه نشاط برانگیز، سرشار از مهربانی و عطوفت و کاملا آرام بخش و از دانش خداوندی نشأت گرفته است.
صفات شیطانی که انسان در بعضی مواقع تحت تأثیر آن قرار میگیرد دقیقا برعکس صفات خوب است و بویی از صفات خداوندی در آن نیست. این صفات همانطور که ما همگی با آنها آشنایی داریم، صفاتی هستند که آزار دهنده، از بین برنده و سد کننده صفات خوب هستند و آرامش و زیبایی انسان را که اشرف مخلوقات است، به خطر میاندازند و انسان را تبدیل به موجودی غیر انسانی میکنند.
اصولا افکار و روحیات متعالی و خوب چهره ظاهری انسان را هم کاملا عوض مینماید. افراد پرهیزکار و با تقوا آرام، مهربان، چهرههای معنوی و دل پسندی دارند. برعکس داشتن صفات بد به مدت طولانی چهره و ظاهر انسان را تغییر میدهد، به طوریکه به وضوح میتوان با دیدن چهرهی فرد، شخصیت او را تا حدودی تشخیص داد. چهره خشم آلود برای همه قابل تشخیص است .
خشم یکی از صفات بد است و انسان در اثر ناملایمات یا سختیها از خود بروز میدهد که جنبهی دفاعی دارد. اما انسانهای فراوانی هستند که جلوی این حرکت را میگیرند و بر خشم خود غلبه میکنند. برعکس عدهای با تکرار این عامل دفاعی یا یادگیری این حرکات غیرانسانی در تمام لحظهها خشم آلود هستند و باعث آزار خود و دیگران میگردند. خشم در مرحلهی اول خود انسان را آزار میدهد و در مرحله بعدی دیگران را. خشم یکی از عوامل آزار دهنده و خود آزاری است.
با خشم بی مورد کاری صورت نمیگیرد و حقی گرفته نمیشود. خشم در مواردی که انسان میتواند با منطق به گفتگو بپردازد، کاملا بی مورد است و به نظر من هیچ مشکلی با خشم حل نمیشود و اگر هم در مواردی کارساز باشد، بسیار سطحی و زودگذر است و عواقب وخیم خود را به دنبال دارد.
انسان در آرامش به همه چیز میرسد و از شیطان دور میشود. خشم و غضب انسان را برمیانگیزد و آرامش او را به هم میزند. برای مقابله با آن، باید این مقدمه را بیان مینمودم که بتوانیم از این صفت بد شیطانی دوری کنیم.
بهترین راه غلبه بر خشم فرار از موقعیت است. سعی کنیم اگر جلو خشم خود را نمیتوانیم بگیریم مکان یا موقعیت را تغییر دهیم. با این شگرد خاص که افراد با هوش آن را تجربه نمودهاند، به راحتی بر خشم خود غلبه نموده و این کار را حتی قبل از خشمگین شدن و آزار دیدن انجام دادهاند و بعد در زمان مناسب توانستهاند با گفتگو مشکل به وجود آمده را حل کنند.
خشم بعد از عواملی چون خستگی، بی حوصلگی و ناملایمات زندگی بروز پیدا میکند که در همه جوامع به خصوص جوامع صنعتی بسیار به چشم میخورد. بنابراین باید تا آنجا که ممکن است از عوامل بروزدهنده خشم بپرهیزیم. به عنوان مثال ترافیک شدید بعد از کار و خستگی روزانه شما را میتواند خشمگین کند. اگر با خشم و پرخاش به جنگ ترافیک برویم کاری بیهوده است.
مشکل را باید از طریق دیگری حل نماییم. استفاده از ماشینهای شخصی در خیلی موارد نیاز مبرم نمیباشد و مسلما راههای دیگری برای رو به رو نشدن با عوامل خشم وجود دارد که خیلیها از آن استفاده میکنند که مختصر به آنها اشاره می کنم.
از صحنه خارج میشویم، موقعیت را رها میکنیم. موقعیتهای دیگر را بررسی میکنیم و به مکان و موقعیت آرامتری می رویم. بخشش را مد نظر میگیریم و با گفتن یک کلمه معجزه میکنیم و آن هم اینکه " ببخشید، اشتباه از من بود " همین کلام چنان انرژی مثبتی را برای شما و شخص درگیر به وجود میآورد که تعجب میکنید و مانند یک سطل آب است که بر روی آتش میریزید.
صبوری، گذشت و بخشیدن همراه با یک لبخند داروی غلبه بر خشم است. آنگاه که شما از شیطان دوری میکنید خداوند را صدا کردهاید و این آرامبخش ترین داروهاست.
مصاحبه رادیو سلامت با دکتر علی اکبر دولت آبادی روانشناس بالینی و طب تکمیلی.
موضوعات مرتبط: روانشناسی ، دکتر علی اکبر دولت آبادی، روانشناس
برچسبها: روانشناسی , علی اکبر دولت آبادی