نصیحت از موجودی که به چشم دیده نمیشود، موجودی که آنقدر عظیم و تواناست که میتواند یک گرم (یک نخود) از آن همهی بشریت را نابود کند. این موجود که از نظر بشر وجودی ندارد، همهی وجود است و همهی هستی.
این موجود به ما میگوید که این منم منمها باد توخالی است. نباید به خاطر این همه ناچیزهای خود، دیگران را نابود کنیم. هر چه در کنار ما هست را بسوزانیم. انسانیت، طبیعت و همه هستی روی کرهی خاکی را که ای کاش به ما تقدیم نمیشد.
این موجود بی وجودِ عظیم و توانا به ما میگوید: دست از این کشور گشاییها بردارید. همدیگر را به خاطر هیچ نکشید. زیرا دنیا هر لحظه در دستان موجود دیگری است که شما در مقابل او با آن همهی سلاحهای مخرب خود بسیار ناچیز و حقیرید.
این موجود ریز میگوید: اینقدر تکبر و غرور فقط برازندهی شما آدمی است که هیچ نمیدانید و برای همین هیچها به هیچ میپیچد.
حالا این هیچ، چطور به خود جرأت میدهد این شعار را بدهد:
"رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند"
مگر غیر از تکبر و غرور در این شعار چیز دیگری نهفته است؟ یعنی از این راه به خدایی میرسد؟
دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ
ای هیچ تو بهر هیچ بر هیچ مپیچ
دکتر علی اکبر دولت آبادی روانشناس بالینی و دکترای تأثیر عرفان به عنوان شاخه ای از روانشناسی در پزشکی تکمیلی از دانشگاه آیوه آمریکا
موضوعات مرتبط: دکتر علی اکبر دولت آبادی، روانشناس
برچسبها: علی اکبر دولت آبادی